میدونین؟ میون سیاره ها و ماههای اونا خیلی چیزای جالب و دوست داشتنی هست.
در نظر بگیرین که ماه چرا روی زمین نمی افته و تسلیم جاذبه شدید جرمی نمیشه؟؟؟؟؟
تنها دلیلش اینه که داره با سرعت سرسام آوری دور زمین میچرخه. این سرعت به اندازه ایه که نیروی گریز از مرکزش بر جاذبه زمین غلبه می کنه ولی اونقدر نیست که ماه رو از مدار چرخش خارج کنه.
شاید میلیونها سال قبل ماههای زیادی دور زمین بوده اند که یا به دلیل سرعت کمشون جذب زمین شدند و یا به علت تندروی زیاده از حدشون رفته رفته از زمین فاصله گرفتن. اما فقط یکی تونسته سرعت خودشو طوری تنظیم کنه که همیشه ماه زمین بمونه.
منظور من هم از برزخ کشش و کوشش دقیقا همین بود.
در روابط ما آدما هم تند روی همون قدر مخربه که وا دادن و شل شدن.
فقط معدودی از آدما میتونن ماه بمونن.
زیبا بود دوست داشتم!
در نسیمی که می وزد ماه دستهایش را حرکت میدهد
و پستانهای سپید سفت فلز یش را هوس انگیز و پاک عر یان می کند
هی برو ما ه ما ه ما ه !!!
کولی ها اگر سر رسند از دلت انگشتر و سینه ریز می سازند
امشب از پنجره من
دست ماه آویخته
ظلمت شب را به چشمان سیاهم ریخته
.....
ماه آری ماه..یار دلبندن سفر رفته
گر نباشد راه او روشن در این شام
آه می ترسم
ماه می ترسم
.............روشنگر و ماه بمانی!!!
سلام
رضا اینها بیت های اول ترانه های من هستند خواستم ببینم که هشت سیلابی هستند یا نه
با مرور خاطراتم
شعری از یاد تو دارم
با م رو ر خا ط را طم
شع ری از یا د تو دا رم
_________
اگر خاکم اگر مرگم
به یادت پر صدا هستم
ا گر خا کم ا گر مر گم
به یا دت پر ص دا هس تم
--------------------
من چون از عروض چیزی حالیم نیست قبلا از شعر :ای کاروان آهسته رو -برای امتحان کردن وزن شعر ها استفاده می کردم. الان هم که اصلا به وزن توجهی ندارم و همینطوری شعر می نویسم-اشکالی هم پیش نمیاد
راستی اگر قرار باشد که از این به بعد همه ترانه ها یک وزن ثابت داشته باشند که همه شبیه هم می شوند! راستش من به نوشته وبلاگ محمد رضا زیاد اعتماد ندارم- آیا تو خودت از جای مطمئنی این قضیه را شنیده ای که سیاوش این حرف را زده باشد؟
-----
رضا جان جواب را در وبلاگ خودت و یا من بنویسی خیلی بهتر از فرستادن ایمیل است.خواندنش راحت تر است
--------------------------------------------------------
درباره ماه خیلی زیبا نوشتی-من شخصا حال کردم-مطلب خیلی مهمی را به راحتی توضیح دادی-من هم سعی می کنم سرعتم رو با تو تنظیم کنم . اگر دیدی تند شدم خودت جلویم را بگیر و اگر کند شدم هم هلم بده
با سپاسگذاری بسیار سنگین
علی
علی عزیز
بله درسته این دو شعر تو هشت سیلابی هستند
موضوع محمد رضا هم درسته و آقای قمیشی به من هم چنین چیزی گفتن اما تو هم درست میگی. شاعر نباید خودشو در وزن محدود کنه و اگه آقای قمیشی دوست دارند آهنگهای۴/۴ بسازند و با وزنهای هشت سیلابی راحت تر هستند به این معنی نیست که همه عالم باید بشینن و شعر هشت سیلابی بگن. شعر رو نمیشه سفارشی گفت. تو خودت باش و غم اینو نخور که کسی می ژسنده یا نه. البته در قالب هشت سیلابی هم وزنهای عروضی و غیر عروضی زیادی میشه در نظر گرفت به عنوان مثال دو تا شعر خودت هم اگر چه هر دو هشت سیلابی هستن اما وزنشون متفاوته. اولی وزنش فعلات فاعلاتن هست و دومی مفاعیلن مفاعیلن. موفق باشی.
میدونین ؟ این ماهی هم که فکر می کنید الان داره درست و صحیح دور زمین میچرخه ، اما در واقع هیچ وقت در چرخش بعدی روی چرخش قبلی قرار نمیگره و اگر از بُعد میکرونی و اندازه گیری دقیق فاصله ها به این قضیه نگاه کنیم همیشه از مدار خودش خارج و در انحرافه و بعید هم نیست روزی این انحراف جزئی اون به اندازه ای تاثیر گذار بشه که باعث نابودی زمین بشه یا به قول معروف قطره قطره جمع گردد وانگهی ... ، اینکه در زمان ما این اتفاق نیافتاده دلیل بر این نیست که بگوئیم همیشه این ماه ، ماه زمین خواهد ماند . انحراف ما آدم ها نسبت به مدارمون اینقدر زیاده که شاید الان دریا هم شده ،شاید !!! اما باید روزی برسه که حتی مثل ماه کنونی در حد میکرونی هم از مدارمون منحرف نشیم و من مطمئنا که این قضیه شدنی است . شاید اون روز بشر به این نتنیجه برسه که دیگه نسلی از خودش به جا نذاره . اما برتراند راسل یک جمله ی بسیار زیبایی داره که دقیقا در تایید حرف هایی بود که قبلا طی گفتگوی خودم شما به من گفتید و من با توجه با گفت های شما و گفته های راسل طرز فکر خودم رو اصلاح کردم و بر اون گفته ی شما صحه میذارم که می گفتید : تو برای هدفت خودت رو به کشتن نمیدی . اما شما نگفتی چرا . اما برتراند راسل گفت چرا . اون گفت : من حاضر نیستم خودم رو برای عقایدم به کشتن بدم . چون ، چون ممکنه این عقاید من اشتباه باشند ...
سلام
ممنون از این که به بلاگ من سر زدید
موفق باشید
سلام ... خوشحالم از اینگه می نویسی ... تا بعد ... بر قرار باشی !!
درسته،اما دو پدیده هیچگاه یکسان نمیمونن و گذر زمان یکیو قربانی دیگری میکنه...و شاید اینبار نوبت زمین باشه!
رضا زارعی عزیزم...... از اینکه ترانه ی محبوب محبوبه ی شب رو به من تقدیم کردی سپاس گذاری می کنم.......
اگر ۲ تا آهنگ رو توی روزهای خاطره از جون و دل خیلی دوست داشته باشه...... محبوبه ی شب و بوسه باد هستن.....
وقتی شب پاشا تو باغا می ذاره نفس گلا می گیره.......
تا آخر عمرم به اینکه این ترانه به من ، به منه حقیر تقدیم شده افتخار خواهم کرد..........
رضای عزیز تو جزو همون ماه ها هستس که بهش اشاره کردی....
مطالب وب لاگت برای آدم هایی که فکر می کنن خیلی خوبه...خیلی
أقا ما چند بار اومدیم تو این وبلاگ شما افاضاتی عرضه کنیم دیدیم سطوحش زیادی بالاس و قلمفرساییهای آنچنانی در جریاناتش جاریست. این شد که همینطوری لری فقط عرض ادبی کردیم و رفتیم. ادبیات همینه دیگه.
شاد باشی
کورش عزیز
سلام. خیلی خوشحال میشم اقلا اینجا برام بنویسی. اخیرا تلفنهای ما رو که جواب نمیدی. اینجا هم تحویل بگیری بدک نیست
جنای زارعی عزیز ، دوست محترم ، بی صبرانه و مشتاقانه منتظر نوشته های جدید شما هستم .
سلام دکتر.نمی دونم منو یادت میاد یا نه.(بیمارستان اختر دانشجوی بیهوشی) .نوشته هاتو خوندم.لذت بردم.به وبلاگم سر بزنی خوشحال میشم.
بله بابک جان یادم هست
به بچه ها سلام برسون
سلام رضا جان
اگه میشه اون نظر قبلی من رو پاک کن
راستی توی وبلاگ هومن ترانه جدیدی از سیاوش برای دانلود هست.
مال شماست؟
باورش کن من تازه رو خود خود توئه
اون غریبه که عذاب لحظه هات شده توئه
شاد باشی
http://abdoolreza.blogfa.comاینجا رو بخون. دلم میخواد بخونی. نظرتو بهم بگی.
به همین دلیل تحویل نمی گیری؟ می ترسی فاصله ات کم شه بیفتی رو مون؟ ما که نمی ترسیم! از نوشته های قدیمت هم بنویس و حالی به جماعت بده.
برای ماه بودن و ماه ماندن نیاز به برنامه ریزی نیست .
نیاز به هیچگونه مهار و یا کاتالیزوی نیست .
تنها می بایست فارغ از همهمه ذهن ، حضور داشت و شاهد بود .
به روزم. برای چشمهای فریبکاری که افسون میکنند نگاشته ام. وای بر من...وای
سامن علیکم آقای دکتر!
می بینم که بر و بچه ها تو وبلاگت جمعن!
ما تو وبلاگمون رفتیم رو منبر با این ماه شوما،
رخصت؟
خاکستر جان سلام. میبینم جمعی از بچه ها جمعن . از همینجا به آقا کورش(جویبا) و خانم تحسینی سلام عرض میکنم
۱۷ فروردین .روزی که رضا با امید برگشت . مادامیکه این شکرانه در دلمان زنده است این روز روز عید قربان ماست.
بی شک اگر من هنوز در میان شما هستم از برکت عشق است و نگاههای گریان شما .
کاش لایق باشم و بودنم ثمر بخش.