خاکستر

دست نوشته های من

خاکستر

دست نوشته های من

یک دو سه ...

اول همه حرفها « یکی» بود عیان

« عصیان» و « اطاعت» آنگه آمد به میان

من کاشف « دو» شدم فرستادندم

در روی زمین در پی« سه» سرگردان

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
شکیبا یکشنبه 14 بهمن 1386 ساعت 09:11 ق.ظ http://shakiba-a.blogfa.com

آقای زارعی سلام

من اومدم که جواب سئوال هامو بگیرم(لبخند)

سروده هاتون فوق العاده زیبا هستن. منو ببخشید ولی یه عادته که به هر وبلاگی وارد میشم اول سری به اولین پست ها می زنم. خیلی خوشم اومد.
باز هم به من سر بزنید . خوشحال می شم ردٍ نگاه شما رو ببینم.

از آشنایی با شما خوشحال شدم.

یک سبد گل تقدیم به شما

[ بدون نام ] چهارشنبه 1 اسفند 1386 ساعت 11:16 ق.ظ

مثل همیشه تراوشات ذهنیت منو برد به ناکجاآباد! سرگردونی ما تمومی نداره، همیشه یه سه ای هست که نذاره آروم باشیم! اصلاً قانون زندگی گشتن و نیافتنه !
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم. موجیم که آسودگی ما عدم ماست.... !

منتظردیگر زمزمه های نوازشگرت هستیــــم...

کاش خودت رو هم معرفی می کردی
در مورد اینکه این ـ سه ـ چیه جای حرف بسیاره
دلم میخواست همه دوستان نظرشون رو در این مورد می نوشتن

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 اسفند 1386 ساعت 10:08 ب.ظ

از قدیم گفتن تا سه نشه بازی نشه
ولی امیدوارم که هیچ وقت بازیچه نشیم
شعر جالبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد